- فكر ميكنن چون آدم های غریبه رو از آشنا تشخیص میدن و وقتی که غریبه ای به قفسشون نزدیک می شه خیلی مضطرب شده و خودشون رو به در و دیوار قفس می زنن.
- فكر ميكنن چون این قوه تشخیص رو دارن که صاحبشون رو بشناسن و وقتی می خواد براشون آب و دونه بذاره یا آب برای آبتنی زیاد مضطرب نشن.
- فكر ميكنن چون هر وقت که نزديك اون ها ميوه و سبزيجات مورد علاقشون رو بخورين میان اون قسمتی از قفس که نزدیک تر به شما باشه و به طور واضح به چیزی که شما می خورين نگاه میکنن.
- فكر ميكنن چون متوجه تغییر محیط میشن و اگر اوضاع محیط جدید روبراه باشه حسابی شادی و سر وصدا می کنن.
- فكر ميكنن چون با سلیقه هستن و هر کدومشون تو درست کردن و آراستن لونه سلیقه خودشون رو دارن شايد ديده باشين که فنچ نر تو لونه رفته و تغییراتی داده که فنچ ماده فورا فهمیده و لونه رو به وضعیت قبل برگردونده. بعضی وقتها هم که می دونه آقا با آوردن یک پر خیال خرابکاری داره اجازه ورود نمیده و پر رو خودش از فنچ نر می گيره و اون جایی که میخواد قرار میده.
- فكر ميكنن چون بعضي وقت ها كه تعداد جوجه ها و به طبع تعداد مدفوع هم زياد باشه فنچ ماده مدفوع هاي تازه رو به ديواره هاي لونه مي چسبونه.
- فكر ميكنن چون اين قوه تشخيص رو دارن كه جفت واقعي خودشون رو بشناسن.
- فكر ميكنن چون وقتي يكيشون رو از قفس در ميارين و جايي ميبرين كه هم ديگه رو نبينن، فنچ نر مدام ماده اش رو با آواي خاصي صدا ميكنه.
- فكر ميكنن چون وقتي جوجشون از لونه خارج ميشه با درآوردن سر وصدا بيقراري ميكنن.
- فكر ميكنن چون وقتي ميگيريدشون و ميتونن از دستتون فرار كنن صداي مخصوصي از خودشون در ميارن كه انگار دارن به خاطر رهايي شادي ميكنن.
- فكر ميكنن چون وقتي جوجه ها ميفهمن مامانشون بهشون غذا نميده ديگه به مامان التماس نميكنن و دنبال بابا ميرن.
- فكر ميكنن چون وقتي شما به قفس نزديك ميشين جوجه ها خودشون رو جمع ميكنن و به خيال خودشون مخفي ميشن.
- فكر ميكنن و ميفهمن چون جوجه مرده رو از قفس بيرون ميندازن.
- فكر ميكنن چون وقتي فنچ ماده احساس ناامني ميكنه فنچ نر جاي خودش رو به اون ميده در حالي كه اين جا رو به هيچ عنوان به جوجه هاش نميده.
فنچ ها هم مانند ديگر جانوران قابل احترام هستند و در صورت خريد آن ها مالك آن ها نمي شويم بلكه تنها مسئول مراقبت از آن ها هستيم.
وبلاگ نگهداري و پرورش فنچ (با كمي تغيير در نوع جملات)