خب!دوستان عزیز، اینجا می خوام با آقا شنگول و منگول خانم آشناتون کنم.
ایشون شنگول خانه:
در مورد این پسر شیطون باید بگم که بسیار شکمو تشریف دارن که تقریباً می شه گفت غذا رو نجویده می بلعه!(just kidding!). فضول و بیش فعال هم از صفات جالبشه. تو بغل فقط با خوراکی می شه آروم نگهش داشت وگرنه باید باهاش کشتی بگیری! برای همین شونه کردن و گرفتن ناخنهاش خیلی سخته...
ایشون هم منگول خانم:
منگول خیلی خیلی خیلی خانمه.بیشتر از شنگول خودشو لوس می کنه، همیشه تا صدا پامو میشنوه واسه خوراکی صدام می زنه( یه وقت فکر نکنین من بهشون گشنگی میدما! دامپزشکشون گفته یه ذره اضافه وزن دارن. آخه آدم دلش نمیاد وقتی صدا میکنن بهشون چیزی نده. بعضی وقتا میام تو اتاقم ولی چون صدام کردن برمیگردم از تو یخچال یه چیزی براشون میارم.بعضی وقتا که چه عرض کنم! همیشه!)
منگول تو بغل خیلی آرومه، قشنگ میشینه رو پام خوراکیشو می خوره منم راحت شونش می کنم.
حالا نوبت چندتا عکس دسته جمعی:
اینجا دو نفری رو پای بنده لم دادن
راستی یه توضیح بدم! این دوتا چون مو بلندن من همیشه یه پارچه می ذارم رو پام بعد بغلشون می کنم. تا حالا هم روی من از اون کارا نکردن! یه پارچه ی بزرگ هم دارن که زیرش پلاستیک دوخته شده که بتونن روش هر کاری می خوان بکنن!