بچه ها یه خبرررر....
داشتم شلغم پخته میخوردم جلوش، یه ذره براش ریختم تو طرف غذاش دیدم با چه ولعی خورد....
برش بعدی رو که داشتم میخوردم یه تکش که به چنگال بود رو بهش تعارف کردم؛ اومد جلو و آروم یه نک بهش زد....
بعد یک تکه دیگه با دست برداشتم خوردم و بقیهاش رو بهش تعارف کردم و اومد و از دستم گرفت ولی فقط یه ذره اش رو....
الانم رفتم چند شاخه جعفری شسته آوردم براش از دتسم نوک یکشو گرفت و زوذ رفت اونطرف...
فکر نشونه ی خوبیه....
سلام بله نشونه ی خوبیه.فقط حواستون باشه که یهویی دستتون رو تکون ندید و حتی شده چند ثانیه نگه دارید تا راحت بخوره ،این طوری کم کم آزمایش میکنه اما اگر دستتون رو تکون بدید میره عقب،اما اگر تکون ندید میاد وهر سری نزدیک تر میشه وبهتر میخوره.اینطوری خیلی راحت بهتون اعتماد میکنه.
راستی کاری که کردید رو من تو یه جایی خوندم که از آسون ترین راه های رام کردن و به حرف آوردن پرندست اما اولین قدمه.
ویرایش توسط sepideh : 21st February 2013 در ساعت 10:42 PM
قرار رو فراموش کردینا
البته این مشکل رو با همه داریم این جا .
همه دوست دارن خیلی سریع پیش برن .
همه چی تو یه روز انجام بشه .
اما این غلط هستش .
تا 1 هفته تا 10 روز اصلا اصلا اصلا هیچ کاری بهش نداشته باشید .
حالا چون شما طاقت کمی دارید حداقل 1 هفته رو صبر کنید.
فقط تعویض آب و غذا
اگر مرحله به مرحله پیش برید نتیجه ی خیلی بهتری می گیرید .
سلام دوستان....
یکی دو روزی نیومدم چون خبری نبود...
امروز گفتم بیام یه گزارش کلی از روندش برم که خیلی بی خبر نباشم..
کلاً وقتی میخوام در ظروف آب و غذا رو باز کنم خیلی استرس میگیره و میره یه گوشه ی پایین میشینه و نصفه بالش رو باز میکنه و میلرزه... ( که البته به محض بسته شدن درها همه چی آروم و خوب میشه... فکر کنم فیلم بازی کردنش هست .)
باقی اوقات خوبه و هر از گاهی شروع میکنه از میله های قفس میره بالا و با چرخشی که با نوکش چوب نشیمنگاهش رو میگیره میاد پایین... یکبار دیدم زیاد با پرهاش بازی میکنه، احساس کردم شاید دلش حمام میخواد؛ یک اسپری آوردم و مقداری آب از دور روی هوا اسپری کردم که عکسالعملش رو ببینم، و دیدم که نه ترسید و نه فرار کرد؛ منم از کمی جلوتر مقداری روی هوا به سمتش اسپری کردم و دیدم که ایستار زیر آب های اسپری شده و فرار هم نکرد، براش 6 یا 7 پاف اسپری کردم و اون هم نشست و فقط یکبار خودش رو تکان داد که آب ها کم بشه...
از نظر غذایی هم میوهجات و سبریجات خیلی سخت میخوره ولی به گفته ی دستان دارم کم کم ش رو عوض میکنم، فعلاً براش از همون تخمه و دانه های استرالیایی میریزم که دوست داره، گاه گاهی هم بهش نان سنگگ که کمی خشک شده باشه میدم که عاشق اینه که باهاش بازی کنه و خردش کنه...
نخود و لوبیا چیتی خیس کرده رو نمیخوره تقریباً و موندم این همه نخود و لوبیا خیس کرد رو چی کار کنم؟؟!!!
فلفل دلمه ای سبز؛ زرد و قرمز رو هم دادم بهش ولی باز نخورد...
براش یه نخ سبزیجان درست کردم به این شکل که تو عکی میبینین از " شلغم، چغتدر، بروکلی، فلفل های رنگی، و کدو (البته همه خام بودند) " ولی اینقدر نخورد و فقط گاهی یک نوک زد و باهاش کمی بازی کرد که دیگه اونا خشکیده شد و من برداشتم...
حالا اگر کامنتی دارن دوستان خوشحال میشم بشنوم...
راستی، بهنوش جان به حرفت گوش کردما...
گفتی فقط آب و غذا فعلاً، منم همین کار رو کردم، فقط یه چیزی که متوجه شدم اینه که دوست داره یاهاش صحبت کنم و یا شب ها لالایی بخونم، هی نوکش را به هم میماله و جالبه با ریتم من منو هوراه میکنه، مخصوصاً وقتایی که نخونم، هی با همون ریتم نوکش رو میماله به هم تا بخونم....
سلام . فیلمش نیست میترسه . چرا در قفس رو باز میکنید؟؟ ظرف غذا رو بدون باز کردن در هم میشه برداشت . دستتون رو توقفس نبرید .
فعلا ظرف آب و غذا رو عوض کنید . حموم برای طوطی نیازه ولی فعلا نباید حمومش کنید. تو پر آراییش اختلالی ایجاد نکنید . فقط تا آخر پرآرایی حواستون بهش باشه تا مطمئن شید پری کف قفس نمیفته .
نخ سبزیجات رو انقدر متنوع براش نذارید . یکی دونوع بذارید کافیه.هر چندکه تو این 10روز 15 روز که فقط قرار شد ظرف آب و غذا عوض شه نیازی به نخ سبزیجات نیست که به خاطرش مجبور شید دست داخل قفس ببرید .
مقدار حبوباتی که خیس میکنید کم باشه بهتره .مراقب باشید که فاسد نشه
روزا میتونید دور از قفس بشینید و باهاش آروم صحبت کنید . ساییدن منقار بهم نشونه اینه که آماده خواب هستن به این معنی نیست که دوست داره شما حرف بزنید براش .هرچیسکوت باشه راحت تر میخوابه
سپیده جان چند نکته هست که فکر کنم بد گفتم؛
من در قفس رو باز نمیکنم، فقط در بخش ظرف آب و غذا رو باز میکنم که در جداگانه ( در های کوچک برای تعویض آب و غذا) داره ولی باز به همون ها هم که میخوام نزدیک بشم ومیفهمه میخوام بازشون کنم ( چون با سیم سفتشون کردم که تونه باطشون کنه و بیاد بیرون) باز هم استرس میگیره...
در مورد به هم مالیدن نوکش؛ گاهی اوقات وقتی غذایی که دوست داره بهش میدم این کار رو انجام میده، گاهی هم وقتی باهاش صحبت میکنم و منتظر جواب میشم ازش... مثلاً گاهی اوقات که بازیگوشیش میگیره و شروع به بازی میکنه اگر بهش توجه نکنم این کار رو شروع میکنه...
ولی مواقع خوابش هم این کار رو انجام میده...
حبوبات رو گذاشتم تو یخچال دیگه تا بعد بهش کم کم بدم...
من اصلاً تاحالا دست داخل قفس نکردم... حتی برای گذاشتن نخ سبزیجات و ... هم از بیرون نخ را وارد قفس میکنم و براش آویزون کردم تا بتونه بازی کنه. (البته با توجه به اینکه میگین این رو هم الان نیاز نداره، چشم؛ فعلاً این کار رو هم قطع میکنم.
ممنون از توجهت سپیده جان....
سلام دوستان...
امروز یه مقدار ناراحتم...
- تو قفسش گاهی پرهای کرکی و پنبه ای ریز میدیدم که خب میگفتم احتمالاً برای پر آرایی هست و مشکلی نداره، ولی امروز تو قفسش یه پر بلند، سالم و با انتهای خونی دیدم.. .. خیلی ترسیدم ولی کاری با پرهاش ندیدم داشته باشه...
چیزی که فهمیدم اینه که بدنش میخواره کثل اینکه، دوست داره بدنش رو بخارونه با چیزی ( ولی با پرهاش ور نمیره )... ولی مثلاً کافیه بهش یه چیز بلند بدم؛ برمیداره، سعی میکنه، پشتش رو بخارونه باهاش..
- کلاً هم خیلی استرسش زیاد شده، حتی برای آب و غذام که میرم سمتش سریع میپره یه گوشه و شروع به لرزیدن میکنه...
- صدا هم که ماشالا هیچی... نهایتاً شاید یه جیغ خیلی کوچیک و آروم اون هم یکبار در روز بزنه که من رو این زیاد بی صدا بودنش میترسونه یکم...
------
اگر کامنتی دارین، بدین ممنون میشم...
(فکر کنم اون پر مال دمش هست، چون دمش داشت رشد میکرد )...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)