حقیقت مهیب در پس بزرگترین دروغ دنیا– صنعت دامپروری

[hsoonheb]

چه احساسی می داشتید اگر شخص دیگری از قبل وقتی متولد شدید، روز تان را برنامه ریزی کرده بود؟
اگر شما حیوان بودید. این برایتان برنامه ریزی شده بود. وقتی در صنعت لبنیات باشید، فقط هفت سال عمر می کنید، همین. اگر در صنعت گوشت گاو باشید، به شما دو و نیم تا سه سال عمر داده خواهد شد. ای خوک ها، به شما شش ماه یا شاید یکسال عمر دهند، به جوجه ها، 49 روز
"گری یوروفسکی"، وگان و حامی فداکار حیوانات از "دیترویت"، میشیگان، آمریکا،است. ایشان موسس سازمان غیر انتفاعی"حیوانات، امروز و فردا، شایستگی ِ حفاظت قاطع دارند" (ادپت) است. این سازمان، اکیداً با مصرف محصولات حیوانی، مخالف می کند.





"گری" هر سال بیش از 200 سخنرانی دربارۀ حقوق حیوانات و وگانیسم در آمریکا، ایراد می کند. تا به امروز او با بیش از60 هزار دانش آموز و دانشجو در 170 مدرسه و دانشگاه سخن گفته است. "گری" از طریق داستان های واقعی، حقایق مسلم و گزارشات شخصی، حقیقت مهیب در پس بزرگترین دروغ دنیا– صنعت دامپروری – را فاش می کند.
من همیشه شگفت زده می شوم که گوشتخواران، می توانند یک گاو مرده، یک خوک مرده یا یک جوجۀ مرده را دوست داشته باشند، اما نمی توانند حتی احترامی معمولی نسبت به زندۀ آنها نشان دهند. هدف من ساده است، همۀ کاری که می خواهم بکنم این است که مردم را دوباره به حیوانات پیوند دهم و می خواهم احساسات و عواطف و منطقی را بیدار کنم که توسط جامعۀ ما،تعمداً دفن و سرکوب شده است.
من راه حقوق حیوانات و مبارزه برای عدالت و را انتخاب نکردم. آن مرا انتخاب نمود. من شیوۀ زندگی شما را می فهمم زیرا سابقاً زندگی من همینطور بود.
وقتی "گری یوروفسکی" 23 سال داشت، ناپدری اش از او دعوت کرد که به پشت صحنۀ یک سیرک برود. او در آنجا این واقعیت آزار دهنده را مشاهده نمود که چطور با حیوانات در پس پردۀ فریبندۀ صنعت سیرک، رفتار می شود و شروع به پرسیدن سوالاتی نمود.


چه چیز دیگری در حال وقوع بود؟ غذای من از کجا می آید، کفش هایم از کجا می آید؟






پس من این داستان را برای بهترین دوستم، "دارن" تعریف کردم. همانطور که شما اتفاقات مهم را برای دوستتان تعریف می کنید: "دارن، باورت نمی شود که دیروز در سیرک چه دیدم. فیل ها را زنجیر کرده بودند!"
و او گفت: "اگر فکر می کنی که با فیل ها بدرفتاری می کنند، باید ببینی که در کشتارگاه، با خوک ها چطور رفتار می کنند." و می دانید وقتی من در ابتدا این سخنان را شنیدم، مثل هر گوشتخوار لجباز و معتاد به گوشت واکنش نشان دادم. من نیز نمی خواستم در اینباره بشنوم. نمی خواستم که باورش کنم، نمی خواستم درباره اش فکر کنم. گفتم: "از اینجا برو بیرون. مرد، تو یک اغراق کنندۀ افراطی و دروغگو هستی. هرگز اینطور که می گویی نیست."
برخلاف همۀ کسانی که وقتی اولین بار در این باره می شنوند و اینطور رفتار می کنند و سپس از بررسی کردن حقیقت صرفنظر می کنند، من صرفنظر نکردم.
من رفتم و بررسی کردم تا ببینم که چه چیزی در حال وقوع بود. در سال 1993، شش هفته را در کشتارگاه خوک درۀ "تورن اپل" در "دیترویت"، میشیگان گذراندم و از آنوقت تاکنون در کشتارگاه های زیادی بوده ام و از آن ها فیلمبرداری کرده ام. من به زور وارد آزمایشگاه های تحقیقاتی حیوانات شدم تا ببینم چه می گذرد. من به زور وارد کارخانه های تولید خز نیز شدم و حیوانات را از آن اردوگاه های فشرده و بسیار کثیف، آزاد کردم. من به پشت صحنۀ همۀ مسابقات سوارکاری و سیرک هایی که از میشیگان می گذشتند، رفتم.

مقیاس مرگی که هر روز پشت دیوارهای کشتارگاه در حال وقوع است، قطعاً غیر قابل تصور است. فریادهای عاجزانۀ قربانیان، هرگز متوقف نمی شود.








اجازه بدهید که در اینجا گوشت را برای همه تجزیه کنم. گوشت پنج جزء دارد: خون، گوشت، رگ ها، عضلات و زردپی ها: جسد خرد شدۀ یک بدن قطع عضو شده. چطور است که گوشت برای همه، زشت و نفرت انگیز محسوب نمی شود؟

حیوانات، حتی یک بدی هم به ما نکرده اند که شایستۀ خشم و بیرحمی ای باشند که ما بر آنها اعمال می کنیم.

یک گاو شیر ده، بطور مکرر و مصنوعی، باردار می شود. گوساله هایش دزدیده می شوند و شیرش برای نوشیدن گونه ای دیگر، یعنی انسانها گرفته می شود. وقتی شیردهی اش برای متصدی بخش لبنیات، خیلی کم باشد به مزارع فرستاده نمی شود تا بقیۀ روزهای زندگی اش را تا به آخر در آرامش زندگی کند. خلاف این امر رخ می دهد. فوراً به یک کشتارگاه فرستاده می شود تا بخاطر گوشت کشته شود





مایعی که از پستان یک گاو به بیرون تراوش می کند،ترشحی است که از غدد پستانی یک موجود دیگر که پر از چرک است، خارج می شود. وقتی شما دستگاه هایی را سه بار در روز به پستان گاوها وصل می کنید تا آنها را تا حد خشک شدن بمکند، آن دستگاه ها موجبِ مقادیر عظیمی از عفونت و خراش بر بیرون و داخل پستان می شود

.

سپس وقتی که همۀ هورمون های رشد گاو را به گاوها داده می شود تا اطمینان یابند که مقادیر عظیمی از شیر تولید می شود، این همیشه منجر به عفونت دیگری می شود و آن دستگاه نمی داند که چه چیزی را نباید بمکد و چرک و خلط و عفونت ها، دقیقاً به شیر وارد می شود.
و بله آنها می گویند که شیر، پاستوریزه می شود. اما پاستوریزه کردن، یک فرایند زداینده نیست. یک فرایند بهداشتی کننده است. شما صرفاً چرک را بهداشتی می کنید. می توانید این امر را در اینترنت ببینید، صنعت لبنیات وقتی در مجلات بازرگانی خود از مشکلات خودش می نویسد، هرگز از واژۀ "چرک" استفاده نمی کند. آنها باز هم می خواهند شما را فریب دهند. اصطلاح علمی برای چرک را در لغتنامه ببینید: "شمارش گلبول های سفید".آیا می دانستید که دولتمان به صنعت لبنیات اجازه می دهد که در هر لیوان شیر گاو، با حجم 237 میلی لیتر به اندازۀ یک قطره چکان پُر از چرک داشته باشد؟
اوه، بله . یک نفس بخورید!
قطعاً بدن ما، هیچ نیازی به شیر گاو ندارد، همانطور که قطعاً به شیر زرافه، شیر گورخر، شیر کرگدن، شیر اسب آبی، شیر شتر، شیر گوزن، شیر بز کوهی، شیر بز، شیر اسب، شیر خوک، شیر سگ یا گربه، نیازی ندارد.
تنها شیری که ما نیاز داریم، شیر سینۀ مادرمان پس از تولدمان است. همین و زمانی که از شیر گرفته می شویم، دیگر هرگز به یک قطره شیر هم نیاز نداریم. هیچ گونه ای از جانداران این سیاره، پس از گرفتن از شیر به شیر نیاز ندارد. حال اگر می خواهید که مثل من، نوعی شیر را به غذاییتان اضافه کنید، بالاخره زمانش رسیده که چند خبر خوب را بشنوید.
در حال حاضر، هفت نوع شیر وگان در بازار موجود است: شیر سویا، شیر برنج، شیر بادام، شیر شاهدانه، شیر نارگیل، شیر جو دو سر و شیر فندق.
آیا کسی می داند که تخم مرغی که از مرغ گرفته می شود، واقعاً چیست؟ تخم مرغ های بارور نشده در یک سیستم زنانه، بخشی از دورۀ قاعدگی اش هستند. این پریود مرغ است!دربارۀ استفراغ چه؟ گر چه بهتر است که به این یک نام خوب دهیم. هیچ کس نمی خواهد که استفراغ را بخورد، مگر اینکه آنرا عسل بنامیم. عسل، مستقیماً از معدۀ زنبور می آید. آن درست از دهان زنبور بالا آورده می شود. از هر زیست شناس حیات وحشی در این باره می توانید بپرسید. اما هیچ کسی نمی خواهد که آجیل و غلۀ صبحانه را با استفراغ زنبور بخورد."ما می خواهیم "آجیل و غلۀ صبحانه را با عسل" بخوریم، پس خودمان را اغفال می کنیم، با لغات بازی می کنیم.
غذایی استاندارد یک گوشتخوار، شامل خون، گوشت، رگ ها، ماهیچه ها و زردپی ها، ترشحات گاو، پریود مرغ و استفراغ زنبور است.

وقتی من به کلاسی قدم می گذارم و می خواهم برایشان صحبت کنم. می خواهم که آن "کلید شفقت" را روشن کنم و به آنها می گویم که، شما اینطور آغاز نکردید. شما در گذشته، عاشق حیوانات بودید. چه روی داد؟ چرا شما از رنج گاوها و خوک ها و جوجه ها و بوقلمون ها و ماهی ها، صرفنظر می کنید؟ چرا به آنها برچسب غذا می زنید؟ شما به سگ ها و گربه ها بر چسب غذا نمی زنید. بستگی دارد به نقطه ای از دنیا که در آن هستید، در این بخش از دنیا، شما به نهنگ ها و دولفین ها برچسب غذا نمی زنید. در این قسمت از دنیا شما آموخته اید که نهنگ ها و دولفین ها و سگ ها و گربه ها، دوستانتان هستند و آموخته اید که گاوها و جوجه ها و بوقلمون ها دوست شما نیستند.






اما آنچه شما آموخته اید، بیرحمی است. این واقعیت نیست. زیرا حیوانات غذا نیستند، آنها لباس نیستند، آنها نمونه های تحقیقاتی نیستند. آنها اینجا نیستند که تبدیل به کالا و جسد شوند.
من در دبستان ها، مدارس راهنمایی و دبیرستان، سال ها صحبت کرده ام . زمانی که با دانش آموزان کوچکتر صحبت می کنم، مشکل این است که معلمین در مدارس ابتدایی به من می گویند: "شما اجازه ندارید، فیلم های کشتارگاه را نشان دهید. کودکان ممکن است، کابوس ببینند." پاسخ من، همیشه این است: "شما دارید دقیقاً ثابت می کنید که دیدگاه من، صحیح است." اگر من به آنها زارعین بروکلی را نشان می دادم، آنها کابوس نمی دیدند. اگر نشان دهم که مردم سیب از درخت می کنند، هیچکس شروع به گریه نمی کند و با فریاد از اتاق فرار نمی کند. آنها صرفاً این موضوع را اثبات می کنند و چرا ما باید حقیقت را پنهان کنیم؟ خیلی غم انگیز است که شما می توانید به کودکان دروغ بگویید. اما نمی توانید بدون دردسر، حقیقت را به آنها بگویید.






لطفاً بار دیگر که غذایی را سفارش می دهید یا می خرید، دوباره فکر کنید؛ تنها دو انتخاب وجود دارد: بیرحمی یا شفقت. همه ما در زندگی در یک سفر هستیم، ما همه، علایق و عدم علایق مختلفی داریم، ملیت ها و مذاهب متفاوت نیز داریم اما یک چیز هست که ما نیاز است با هم بطور مشترک داشته باشیم و آن شفقت اصیل و صلح حقیقی برای همراهانمان در این سیاره است.

حیوانات به ما تعلق ندارند. آنها کالا نیستند. اگر شما و اعضای خانواده تان بجای حیوانات بودید، امید داشتید که کسی از راه آنها خارج شود و کمی تلاش بیشتر کند تا شما مجبور نباشید که رنج بکشید و بمیرید، تا شکنجه نشوید. پس لطفاً در این راه تلاشی بکنید
.

[llmahbubll]

عالی بود بهنوش جان. دلم میخواد در مورد گیاه خواری بیشتر بدونم اگه میتونی راهنمایی کنی ممنون میشم

[hsoonheb]

عالی بود بهنوش جان. دلم میخواد در مورد گیاه خواری بیشتر بدونم اگه میتونی راهنمایی کنی ممنون میشم

خواهش می کنم محبوبه جان .
من حتما مطالب بیشتری در زمینه ی گیاه خواری خواهم گذاشت.
اما کسی که خیلی خوب می تونه در زمینه ی گیاه خواری کمکون کنه The Almighty عزیز هست.
ایشون خودشون گیاه خوار هستند و اطلاعات فوق العاده خوبی در این زمینه دارن.

[The Almighty]

عالی بود بهنوش جان. دلم میخواد در مورد گیاه خواری بیشتر بدونم اگه میتونی راهنمایی کنی ممنون میشم

سلام.
بنده در خدمتتون هستم، هر سوالی داشتید و در هر موردی که اطلاعات میخواهید، بفرمایید که مفصل عرض کنم.