خاطره که زیاده...ولی خوب امروز گربم ماهی فلاور هورنمو خورد!!!!
هنوز دارم فکر میکنم چجوری از آب بیرون کشیدتش؟؟!!!!
اینم از خاطره امروز ما
خاطره که زیاده...ولی خوب امروز گربم ماهی فلاور هورنمو خورد!!!!
هنوز دارم فکر میکنم چجوری از آب بیرون کشیدتش؟؟!!!!
اینم از خاطره امروز ما
درود
آقا بابک خاطراتت خیلی جالبن
بازم برامون تعریف کن .
کلا خاطرات جالب زیاد دارید.
سلام...
عجب
آقا بابک ، خداییش چطور فلاور رو کشیده بیرون؟ ارتفاع تانک چند سانته؟
آدمش نمیتونه دست تو تانک رد نویل کنه ( از بس وحشیه ) ... حالا فلاور پیش کش
من تا حالا رفتار فلاور با سایر حیوانات رو ندیدم ...
وقتی گربه ی شما نزدیک تانک فلاور میشد ، فلاورتون چه حالتی به خودش میگرفت؟ میترسید یا حالت هجومی به خودش میگرفت؟
یه خاطره دیگه یادم اود که خیلی جالبه
پنج شیش سال پیش یه اروانا سیلور گرفتم که تقریبا 20 سانت بود هر کاری میکردم غذا نمیخورد و حتی نزدیک تانک هم میشدم خیلی میترسید
تا این که یه فکر بکر به ذهنم رسید:
یه تیکه دل به یه نخ نازک وصل کردم دل رو گذاشتم تو اب و سر نخ رو از اکواریومم گذاشتم بیرون تا اروانا بتونه که ببینش و بخورش با این امید که اولین ضربه ای که ماهی بهش بزنه دل از نخ جدا بشه و اروانا بتونه بخورش
ماهی بیچاره دل رو خورد ولی نخی که اروم به تیکه ی دل بسته بودم هم همراه دل رفت تو معدش جالب این بود که نخ بلند بود و نصفشم از دهنش زده بود بیرون
دیگه مونده بودم چیکار کنم غذایی رو که با هزار مکافات داده بودم به خوردش دوباره با همون نخ کشیدم بیرون!!!!!
ای داد بی داد!!!!!!!!!
سلام امروز روز تعطيل و در كنار خانواده ... مي خوام يه خاطره جديد بگم .... چند سال پيش يه آكواريوم داشتم همه آنجل بود يه چندتايي هم لوچ دلقك خريدم ... بعد 2تاش همش به بغل مي خوابيدن كف تانك بعد گرفتمشون انداختمشون توي دارو .....بعد هم به ديار باقي
شتافتند ....نگو رفتار لوچ دلقك اينجوريه بعدش كه فهميدم كلي خنديديم بيچاره ها بي دليل كشته شدن .....
چند سال پیش نزدیک عید بود 20 سیلور شارک داشتم سایزشون هم بین 16 تا 20 سانت بود که از سایز 3 -4 سانتی این رو خریده بود
3 روز به عید بود که مادرم پیله کرد که این اکواریم بو میده اب تانک رو عوض کنید
یک دو روز یک گوشمون رو در کردیم یکی رو دروازه که اب عوض نکینم اما نشد بعد از 28 اسفند اب دپو کردم
و روز 29 اسفند شروع کردیم به تعویض اب
خلاصه چشمتون ریز بد نبینه
به هزار بدبخت با داداشم اب تانک رو خالی کردیم ماسه کف رو جمع کردیم تزئینات رو اوردیم تانک رو هم کشیدم تو حیاط و همه رو شستیم
بعد از شستن تانک رو بریدم تو خونه و دباره ابگیری کردیم
ار اونجا که اب دپو شد بود و کلر اب هم از بین رفته بود بعد ابگیری ماهی رو ریختیم تو تانک
نشسته بودیم خستگی در میکردیم و چایی می خوردیم
که مادرم داد زد این ماهی چرا اینجوری شدن . رفتم جلو اکواریم چشم تون روز بد نبینه دیدم یک تعدا روی کف خوابیدن و یک تعداد هم روی سطح اب به طرز خیلی وحشتناکی دارند ابشش میزدند
متاسفانه همه سیلور شارک ها به سوی خدا پرواز کردن . بعد از چند وقت با مقوله سیکل ازت اشنا شدم و فهمیدم که بیچاره ها رو به شدید ترین وجه ممکن سلاخی کردم
یکی دو سال پیش
یه اسکار 25 سانتی تو یه اک 95 لیتری
بعد یه اک 60 لیتری دیگه داشتم توش پره ماهی رودخونه ای 3.4 سانتی بود روزی یکی بهش میدادم نوشه جون میکرد هیکلشم شده بود توپول در حد تیم ملی
یه زور اومدم بهش یه ماهی بدم ماهی گرفتم تو دستم داستم اینور اونورو نگاه میکردم یهو دیدم اسکار با یه استارت اومد ماهی با نصف انگشتمو گرفت انگشتمو کشیدم زیاد چیزی نشد فقط با دندونش یه نیم سانتی دستم برید
حالا هم می خوام اروانا بگیرم هنوز نگرفتم دارم میترسم چطور آبو سیفون کنم که دستمو نگیره
ببخشید زیاد خاطره جالبی نبود
هر وقت من آب سیفون میکنم.این سقایق من میزنه ماهی را رومیخوره
دیگه کلافه شدم
امروز ماهی دلقک رو خوردش
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)